محل تبلیغات شما



مثل یک هنرمند ب

کتابی دوست داشتنی از آستین کلئون و ترجمه کوشا

در این کتاب، ده نکته کلیدی در مورد خلاقیت گفته می شود. نکاتی که در همه ی امور قابل بهره برداری است. یکی از بهترین موارد آن تیتر: هنر ی و به خودت آموزش بده است.

نویسنده تجارب عملی خویش را در خلاق بودن و الهام از هر چیزی در کتاب جیبی و کوچکی به اشتراک می گذارد که می تواند برای هر کسی الهام بخش باشد. 

 


سیستم فاصله گذاری یک روش حرفه ای در ادبیات و نمایش است. وقتی حرف برشت می شود، این واژه به این صورت خلاصه خواهد شد: وقتی نمایش را می بینید، فکر فرو بروید، اندیشه کنید و نه همدردی.

نمایش از دیر باز با واژه کاتارسیس یعنی تزکیه روح همراه بوده است. برشت اما خواهان به فکر واداشتن بیننده است پس او سیستم فاصله گذاری را می آفریند که در آن ما با فکر کردن پیش می رویم .

این سیتسم را آشنازدایی هم می نامند که در ادبیات معنا می یابد. 

 


یکی از روش های تفکر جانبی بازخوانی صورت مسئله

به جای این که سعی کنیم به یک سوال ثابت جواب بدهیم، می‌توانیم صورت سوال را بازخوانی یا حتی اصلاح کنیم. مثلاً اگر سوال مورد نظرمان این است که چگونه می‌شود از موقعیت الف» به موقعیت ب» رسید، می‌توانیم از خودمان سوال کنیم: آیا می‌شود در موقعیت الف» تغییراتی به وجود آورد که به موقعیت ب» شبیه‌تر شود؟ مثلا مادر بزرگ در خانه نشسته و مشغول بافتن چیزی است. نوه­ی خردسالش که یک‌سره با کلاف کاموا بازی می‌کند، مزاحم اوست. پدر تصمیم می­گیرد مشکل را حل کند، به همسرش می­گوید: من بچه را می‌برم پارک و با او بازی می­کنم تا مادر بزرگ به کارش برسد.» اما پیشنهاد همسرش چیز دیگری است: بهتر نیست مادر بزرگ را به پارک ببری که هم هوای سرش عوض شود، هم یک گوشه با خیال راحت بنشیند و کاموایش را ببافد؟» این، تغییر در وضعیت الف» است. اگر چه پیشنهاد حرکت به وضعیت ب» نیز محصول تفکّر جانبی است. چنین سوال‌هایی حتی اگر به جواب نرسند، باعث می‌شوند ذهنیت‌ ما نسبت به صورت سوال بازتر  وسیع‌تر شود." (منبع: تارنمای شخصی دوبونو)


در تفکر عمودی دنبال این پاسخ‌ها می‌باشد: ”چتر خیلی بزرگ است که در عمل امکانش صعیف است. ”چهار نفر به‌هم چسبیده‌اند و یا بالای سر هم ایستاده‌اند که در عمل امکانش ضعیف است. ولی وقتی با تفکر جانبی به مسئله نگاه می‌کنید دنبال پارامترهائی می‌گردید که ربطی به چتر ندارند، و جواب جانبی آن این است که ان زمان باران نمی‌باریده و هوا آفتابی بوده.


فیلم Life Is Beautiful 

  زندگی زیبا است؛ به سادگی ما را دربرمی گیرد. به  خودمان می گوییم: قطعا چنین دیدگاهی کم یاب و باور نکردنی است. اما گوییدو زبانه های شعور، احساس و عشق را بر باور ساده ای شعله ور می کند. باور زیبایی زندگی در سخت ترین مصائب. 

داستان در مورد گوییدو مهربان، بذله گو و آسان گیر است که برای کار نزد عمویش می آید و در آنجا با زنی به نام دورا آشنا می شود. او با ترفندهای شیرینش، بالاخره دورا را با خود همراه می سازد و آن دو با وجود همه ی اختلاف های ظاهری شامل مذاهب مختلف و وضعیت مالی متفاوت ازداوج می کنند. تا اینجا، فضا کاملا شاد و رویاگونه است ، در نیمه دوم فیلم، جنگ جهانی دوم زندگی را سخت می سازد و دامان گوییدو را که یهودی است می گیرد. خانواده کوچک او را روانه اردوگاه های کار اجباری می کنند. و گوییدو برای حفاظت از فرزندش، دست به بازی جالبی می زند تا نشان دهد هیچ چیز نمی تواند، ماهیت زیبای زندگی را از ذهن و قلبش بشوید. 

کلیت فیلم به یادماندنی و تاثیر گذار است اما چند سکانس و چندین دیالوگ آدمی را به فلسفه فیلم بیشتر نزدیک می سازد.

 


هنر بند زدن چینی کینتسوگوری» (Kintsukuroi) :اتصال طلایی، هنر بند زدن چینی یا سفال شکسته با پودر طلا است.

 با معنای لغوی اتصال با طلا، هنری ژاپنی است که در آن قطعات شکسته سفالو کوزه را با ماده‌ای شامل پودر طلا به هم چسبانده و تعمیر می‌کنند. پیششینه پیدایش این هنر را به زمانی مربوط می‌دانند که شوگون آشی کاگا بوشی ماسا در پایان سده پانزدهم، یک کاسه چای را برای تعمیر به چین برگرداند. هنگامی که کاسه را برگرداندند با گیره‌های فی زشتی تعمیر شده‌بود. صنعتگران ژاپنی گرد هم آمدند تا راهی برای تعمیر ظریف‌تر چینی‌های شکسته پیدا کنند. به زودی مجموعه‌دارها شیفته هنر جدید شدند و حتی گفته می‌شود که برخی از آنها به عمد چینی‌های باارزش خود را می‌شکستند تا دوباره با رگه‌های طلایی هنر کینتسوگی درز گرفته شوند و زیباتر به نظر برسند. هنر کینتسوگی در ظرف‌هایی که برای مراسم چای ژاپنی  بکار می‌روند استفاده می‌شود.


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دیبا دانلود